تمام زندگی من آرتینتمام زندگی من آرتین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 20 روز سن داره

نی نی ناز من آرتین

آرتین و اداره مامان

آرتین جون روز هفتم فروردین ٩٢ برای اولین بار به محل کار مامان سرور رفت... آرتین جون روز هفتم فروردین ٩٢ برای اولین بار به محل کار مامان سرور رفت... پسر گلم اینقدر خوش اخلاق و مهربون بود که همه همکارای مامان دوستش داشتند و باهاش بازی می کردن. تازه آرینا جون دختر همکار مامان هم بود که واسه آرتین نقاشی میکشید. و دقیقاً زمانی که مامان میخواست به اتاق مدیرکل بره، پسرم آروم خوابید تا مامانش برگشت همچنان خواب بود: ...
11 فروردين 1392

اولین بهار زندگی ِ بهار زندگی ما

عید امسال متفاوت تر از هر سال بود چون نی نی نازمون هم در کنار ما بود. نوروز 1392، اولین عید سه نفره من و فرشاد و آرتین بود... عید امسال متفاوت تر از هر سال بود چون نی نی نازمون هم در کنار ما بود. نوروز 1392، اولین عید سه نفره من و فرشاد و آرتین بود. البته پارسال هم توی شکم من بود ولی خوب امسال کنار ما و پای سفره هفت سین نشست. پسرم اینقدر با ادبه که وقتی بعد از تحویل سال، شکلات بهش تعارف کردم یه دونه برداشت و خندید. ولی چشماش از کنجکاوی برق میزد و دلش میخواست بره توی هفت سین. پسرم یه دونه سکه یه گرمی از باباش عیدی گرفت موقع عکس انداختن هی غر میزد، نق میزد منم گذاشتمش روی زمین برم براش اسباب بازی بیارم اومدم...
11 فروردين 1392

7 ماهگی آرتین جون

١٩ اسفند ماه آرتین جون 7 ماهش تموم شد... ١٩ اسفند ماه آرتین جون 7 ماهش تموم شد... الان دیگه بجز سوپ و فرنی و حریره بادام، موز و سیب هم میخوره. خیلی هم دوست داره... اولین خرابکاری رو تو این ماه انجام داد؛ با روروئک برای اولین بار حرکت کرد و مستقیم رفت سمت میز و رومیزی رو کشید و انداخت. من کلی ذوق کردم و هیجان زده شدم... پسرم تو این ماه (دقیقاً 11 اسفندماه) سینه خیز رفتن رو شروع کرد اونم دنده عقب! اونقدر عقب میرفت که گاهی پاهاش کامل میرفت زیر مبل و باسنش به چوب قسمت پایین مبل گیر میکرد و شروع میکرد به نق نق و غرغر کردن... قسمت جالب مساله اینه که ما اطرافش رو پر از بالشت میکردیم و دقیقا از نقطه ای که فک...
11 فروردين 1392

آرتین در بیمارستان عرفان و دیدار با دخترعمه تارا...

چهارشنبه 16 اسفند ماه، تارا خانم، دختر عمه آرتین جون، در بیمارستانی که 7 ماه قبل آرتین به دنیا اومد، چشم به این دنیا باز کرد... چهارشنبه 16 اسفند ماه، تارا خانم، دختر عمه آرتین جون، در بیمارستانی که 7 ماه قبل آرتین به دنیا اومد، چشم به این دنیا باز کرد... اینم آرتین جون و تارا جون: آرتین جون و پسرعمه اش شایان جون: اینم یه عکس سه نفره از آرتین و نی نی های گل عمه جونش:     ...
11 فروردين 1392

سومین دیدار دوستای نی نی سایتی...

چهارشنبه 9 اسفند ماه، سومین دیدار نی نی های نی نی سایتی اینبار خونه ما بود. اول از همه خاله الهام و نی نی نمکیش هویاد جون اومدند که وقتی آرتین و هویاد جون رو روبروی هم گذاشتیم دست هم رو گرفتند و کلی ذوق کردند و خندیدند... چهارشنبه 9 اسفند ماه، سومین دیدار نی نی های نی نی سایتی اینبار خونه ما بود. اول از همه خاله الهام عزیز و نی نی نمکیش هویاد جون اومدند که وقتی آرتین و هویاد جون رو روبروی هم گذاشتیم دست هم رو گرفتند و کلی ذوق کردند و خندیدند... بعد هم خاله ملیحه جون و نی نی اش پارسا جیگر اومدند و به اتفاق مهمونای قبلی خونه ما رو با اومدنشون نورانی کردند. متاسفانه خاله سحر مهربون یه مشکلی براش پیش اومد و ایشون و ...
11 فروردين 1392
1